بازار سرمایه و بازار پول با توجه به وظیفه تأمین مالی که در مقیاسهای خود، در رشد اقتصادی کشورها ایفا مینمایند، به نوعی رقیب یکدیگر بوده و از وزنهای متفاوتی برخوردار هستند. به همین جهت قبل از بررسی و تعامل این دو بازار در کشور ایران که نماد بازار سرمایه؛ بورس و نماد بازار پول؛ بانک مرکزی است و هر دو از لحاظ مدیریتی، از مدیریت حاکمیتی برخوردار هستند، ابتدا به طور اختصار میبایست به ویژگیهای این دو بازار پرداخته شود.
الف- بازارپول
بازار پول بازاری برای دادوستد پول و داراييهای ديگر مالي جانشین نزديک پول که سررسيد کمتر از يک سال دارند گفته میشود به بيان ديگر، بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالي کوتاه مدت با ويژگي اندک بودن ريسک عدم پرداخت ، نقدشوندگي و ارزش اسمي زياد شناخته مي شود. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهايي است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را مي دهند تا به سرعت نقدينگي را به ميزان مطلوب درآورند. محل جغرافيايي خاصي برای بازار پول در نظر گرفته نمیشود، بانک ها، مؤسسات اعتباری غيربانکي و مکان های ديگری که دادوستد ابزارهای مالي بازار پول در آن انجام میشود، تشکیل دهنده بازار پول هستند. بانک مرکزی واسطههای دیگر مالی بانکی نظیر بانکهای تجاری و موسسات اعتباری غیر بانکی از مهمترین نهادهای بازار پول به شمار میروند. مشارکت کنندگان در بازار پول، افراد يا واحدهای دارای مازاد نقدينگي هستند که به عنوان پس اندازکننده به صورت مستقيم و يا غيرمستقیم منابع خود را با سررسيدهای کوتاه مدت در ا ختيار واحدهای نيازمند منابع مالي قرار مي دهند. مهم ترین رسالت بازار پول ايجاد تسهيلات برای واحدهای اقتصادی به منظور تأمين نقدينگي کوتاه مدت و نيز تأمین سرمايه در گردش است.
ب- بازارسرمایه
بازار سرمايه بازاری است که در آن ابزارهای مالي بلندمدت با سررسید بیش از يک سال معامله مي شود. وظایف این بازار عبارتند از: تشکيل سرمايه در اقتصاد ملي، تامین سرمایه بنگاهها، تعیین ارزش و قیمتهای ذاتی ابزارهای مالی،
بازار سرمایه از دو گروه بازار اولیه و بازار ثانویه تشکیل میشود. بازار اولیه مکانی برای عرضه انتشارهای جدید سهام و اوراق قرضه و بازار ثانویه مکانی برای تعیین قیمت اوراق بهادار منتشرشده در بازار اولیه و داد وستد اوراق بهاداری است که بیشتر منتشر شده است. کسری منابع شرکتها و بنگاههای تجاری در بازار سرمایه از سه روش انتشار سهام عادی و ممتاز(ابزارهای مالکیتی)، انتشار اوراق قرضه (ابزارهای بدهی بلندمدت)، استقراض از بازار پول (توسط ابزارهای بدهی بلندمدت) انتشار مشتقات مالی تامین میشود.
اما غالب تأمین مالي فعاليتهای اقتصادی در ايران، با سهم حدود 90 درصدی، بر عهده نظام بانکي است . این در حالي است که با توجه به نوع منابعي که بانک ها جمعآوری ميکنند، باید تامین مالی کوتاهمدت و تامین سرمایه در گردش را برعهده گیرند و تامین سرمایه بلندمدت به بازار سرمایه سپرده شود. اما انچه که مشخص است در تامین مالی اقتصاد ایران بازار پول از وزن بالاتری از بازار پول سرمایه برخوردار است. لذا با توجه به تعاریف و وظایفی که برای بازار سرمایه و بازار پول در قسمتهای قبل عنوان شد. علل تسلط بازار پول بر بازار سرمایه در اقتصاد کشور ایران را به اختصار مورد بررسی قرار خواهیم داد.
*-قدرت نقدشوندگی
بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت و نقدشوندگی، به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهد که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند. لذا بنگاههای اقتصادی با هدف حداقل کردن هزینههای خود، تلاش میکنند که کمترین منابع مالی ممکن را برای انجام دادوستدهای روزانه نگهداری کنند. برای این منظور، آنها بیشتر تمایل دارند از ابزارهای بازار پول با ویژگی نقدینگی بالا و هزینه و ریسک به نسبت اندک را مورد استفاده قرار دهند.
*-کوتاه بودن افق زماني تصميمگيران فعاليتهاي اقتصادي
طبيعي است که عدم ثبات در وضعیت کنونی اقتصاد، باعث شده است که بنگاههای اقتصادی نتوانند برنامه ریزیهای بلندمدت سرمایهایی داشته باشند، لذا ابزارهای پولي بيشتر مورد توجه آنها قرار خواهد گرفت.
*-نظام اقتصادی بیمار
اعطای تسهیلات بلندمدت و فعالیت بانک ها در قالب سرمایهگذار نشان دهنده حضور بیش از حد بانکها در بازار سرمایه ناشی از ساختارمعیوب اقتصاد است لذا این امر باعث شده است که در اقتصاد بیمار ایران بازار پول به جای بازار سرمایه ایفای نقش کند و از وزن بیشتری برخوردار باشد
*-ساختارمالکيت درایران
وقتي يک سازمان يا شرکت دولتي از منابع درآمدی بودجهای بهره ميبرد، خود را کمتر ناگزير به جذب منابع عمومي و تأمین منابع مورد نياز از طريق انتشار اوراق بدهي و به طور کلي بازار سرمايه ميبيند. بر این اساس، ميتوان ساختار مالکیت در اقتصاد ايران را تشديدکننده استمرار وضع موجود و عامل برتری بخش پولي بر بخش سرمايهای دانست
*-محدودیت سازماني بخش متشکل بازارسرمایه ایران
مهم ترین مشکلي که شرکتهای تأمین سرمايه با آن روبه رو هستند، پايین بودن سرمايه این نوع شرکت هاست که قدرت لازم برای بازارگردانيهای بزرگ و ايفای نقش عميق در صنعت تأمین مالي را از آنها سلب کرده است به همین علت بازار پولی با تواناییهای بالقوه در برآورد تامین مالی بنگاهها از وزن بیشتری نسبت به بازار سرمایه برخوردار هستند.
*-پایين بودن درجه ریسک ابزارهاي موجود دربازارپول درمقایسه با بازارسرمایه وعدم توسعه
ابزارهاي پوشش ریسک دربازارسرمایه
يکي از مشکلات بازار سرمايه این است که بین ريسک و نرخ سودی که برای تأمین مالي در نظر گرفته مي شود، ارتباط منطقي وجود نداشته باشد؛ در حالي که وقتي يک بنگاه اقتصادی مي خواهد تأمین مالي انجام دهد، بايد نرخ تأمین مالي با ريسک آن متناسب باشد. ابزار بدهي موجود در این بازار، سود ثابت و پايیني داشته و تمامي شرکت ها شامل دولتي، خصوصي و تعاوني با يک نرخ واحد تأمین مالي ميکنند و به يقیین سرمايه گذار به جای اوراق بدهي، اوراق دولتي با ريسک صفر را خریداری مي کند در صورت حرکت به سمت نظام نوین مالي، مي بايست ارتباط منطقي ميان نرخ بازده يا هزينه تأمین مالي و ريسک تأمین مالي برقرار شود تا شرکتي که ريسک بالاتری دارد، با نرخ سود بالاتری تأمین مالي شود.
بهمن خانعلی زاده
دكتري اقتصاد مالی، گروه اقتصاد، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامي، زنجان، ایران Khanali.bahman@yahoo.com
منابع
نادعلی، محمد. رسولی، معصومه. سلطان، محمد. دولابی، هدی. نصیری، سمیرا، (1396)، تعامل بازار پول و سرمایه در اقتصاد ایران، فلصلنامه روند، سال 24، شماره 77، صص 114-65
عبده، تبریزی. رادپور، میثم، (1391)، جایگاه بازار سرمایه و نقش آن در تقابل با بازار پول در ایران، بیست و سومین همایش بانکداری اسلامی موسسه عالی بانکداری ایران.