بهرهوری = کارآیی (انجام درست کارها) + اثربخشی (انجام کارهای درست)
شروع استفاده از کلمه بهرهوری در فرهنگ اقتصادی مربوط به دو قـرن قبـل اسـت. در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه در کشورهای صنعتی بهـرهوری بهعنوان یـک طـرز فکـر و فرهنگ تلقی میشود. به تعبیری تفکر پیشبرد و بهبود آنچه وجود دارد. بهرهوری بـرای اولین بار در سال 1766 میلادی توسط کوئیزنی[1] مطرح شد و در سـال 1883 لیتـر[2]، بهرهوری را قدرت و توانایی تولید کردن بیان کرد. در سال 1900 ارلی[3] بهـرهوری را ارتبـاط بازده وسایل بهکاررفته برای تولید این بازده تعریف نمود.
بهرهوری مفهومی است که برای نشان دادن نسبت خروجی به ورودی یک فرد، واحـد و سازمان بکار گرفته میشود. برای تعریف بهرهوری، ابتدا باید با دو مفهوم کارایی و اثربخشی آشنا شویم. کارایی عبارت است از نسبت ستاده به داده که برابر با مصرف بهینه منابع میباشد. اثربخشی نیز به معنای تحقق اهداف سازمان است. با ادغام این دو مفهـوم چهـار حالـت بـه دست میآید که حالت چهارم همان بهرهوری میباشـد. کارآمـدی و اثربخشـی (بهـرهوری) حالتی است که هم منابع درست مصرف مـیشـود و هـم اهـداف سـازمان تحقّـق مـییابـد.
انواع بهرهوری
رابطه بین محصول با یکی از منابع ورودی را بهرهوری جزء گویند. مثلاً بهرهوری نیروی انسانی، بهرهوری سرمایه و یا بهرهوری مواد از نوع بهرهوری جزء هستند.
نسبت برونداد خالص (ارزشافزوده) به مجموع ورودیهای نیروی کار و سرمایه را بهرهوری کل عوامل گویند.
نسبت کل برون داد به جمع عوامل درون داد را بهرهوری کل گویند.
عوامل مؤثر بر بهرهوری
بهطورکلی عوامل مؤثر براي افزايش سطح بهرهوري یک سازمان را ميتوان چنين برشمرد:
البته عوامل دیگری در این راستا میتوان مدنظر قرار داد که شامل:
منبع: کتاب
محاسبه کارایی و بهرهوری با روش تحلیل پوششی دادهها (DEA)
با استفاده از نرمافزار DEAP
نویسنده: بهمن خانعلی زاده